لینک باکس افزایش بازدید
الف) سناريوهايي که قبل از انتخابات به اجرا درآمد
القاي مشارکت اندک مردم در انتخابات
القاي ناكارآمدي نظام
افزايش انتظارات مردم
شبهه افکني در سلامت انتخابات
بروز شكاف در نظام جمهوري اسلامي
تحريك حاميان کانديداهاي شکست خورده
اتهام نقض حقوق بشر در ايران
برخورد هوشمندانه با آشوبگران
مديريت حکيمانه رهبري انقلاب
مقام معظم رهبري با توجه به فضاي پيشآمده و سوء استفاده سران غربي در وهله اول با انتشار بيانيهاي خطاب به نامزدان رياست جمهوري و همچنين مردم، حفظ آرامش، تمكين به آراي مردم و قانونمندي را خواستار شدند. ولي جو داخلي كشور كه حاصل زمينهسازي رسانههاي غرب بود، نتوانست به اين بيانيه پاسخ دهد؛ از اينرو رهبر فرزانه خود وارد عرصه شدند و در نماز جمعه 29 خرداد خطاب به نامزدهاي رياست جمهوري، نخبگان سياسي، مردم و سران استكبار سخناني ايراد كردند. ايشان ابتدا چهار نامزد را از مجموعه نيروهاي نظام و انقلاب خواندند تا صف خوديها از غيرخوديها مشخص شود. دوم اينكه نقدهاي وارد بر روند تبليغات انتخاباتي و مناظرهها را مطرح كردند تا وسوسههاي شيطاني از فضاي مباحث موجود محو گردد. سوم اينكه قانون را فصلالخطاب همه اقدامات و فعاليتهاي انتخاباتي تعيين كردند تا قانونگرايان از هرج و مرجطلبان مشخص شوند. چهارم، نقش دشمنان خارجي و توطئههاي استكبار جهاني كه اكنون علني شده را تبيين كردند تا نقشههاي خائنانه و مداخلهگرايانه آنها نقش برآب شود و غافلان داخلي هوشيار شوند و بالاخره ايشان تذكر دادند كه آحاد مردم، نخبگان سياسي، نامزدها و طرفداران آنها با حفظ آرامش، اعتقاد راسخ خود را مبني بر حفظ نظام و تماميت ارضي كشور به نمايش گذاردند و همه نهادها و دستگاههاي مسئول را مكلف به اجراي دقيق قانون و رسيدگي دقيق به همه شكايات و اعتراضات كردند. پس از بيانات بسيار مهم مقام معظم رهبري در نماز جمعه، مسئولان دستگاههاي اجرايي، سران احزاب و گروههاي سياسي، نخبگان و هاديان جريانات سياسي و آحاد مردم بر فصلالخطاب بودن بيانات ايشان و پايان دادن به تمامي مناقشات و درگيريهاي غيرقانوني تأكيد كردند.
رسانههاي غرب در ابتداي سال 88 و با نزديک شدن به انتخابات سرنوشت ساز رياست جمهوري به تدريج با اظهار نظرها به تبليغ منفي درباره انتخابات ايران و جهت دادن افكار عمومي دنيا و مردم ايران در جهت مشاركت نكردن در انتخابات پرداختند. سياستگذاران خارجي و دستگاههاي تبليغاتي غرب با جنجالآفريني و گسترش تبليغات منفي عليه تهران در آستانه انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري، سعي كردند تا اعتماد مردم را نسبت به مسئولان نظام جمهوري اسلامي سلب و در نتيجه از سطح مشاركت سياسي آنان در امر انتخابات بكاهند. به اين تحليل آن روزهاي آسوشيتدپرس دقت کنيد: «مردم ايران به خاطر عدم برآورد نيازهاي خود از سوي مقامات ارشد جمهوري اسلامي، به احتمال خيلي زياد در انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري شركت نخواهند كرد و به همين دليل سران حكومت به فكر تبليغات جهت جلب توجه مردم و برانگيختن احساسات توسط رسانهها برآمدهاند.» همانگونه که مشاهده ميکنيد شور وانتخاباتي قبل از انتخابات در خيابانها را اين رسانه امريکايي برنامه ريزي نظام براي برانگيختن احساسات مردم ميداند تا اينگونه القا کند که اين شور و شوق تصنعي است. همچنين برخي رسانههاي وابسته منطقه نظير شبكه العربيه و الشرقالاوسط طي روزهاي نزديك به انتخابات همسو با شبكه رسانهاي وابسته به صهيونيسم بينالملل تلاش كردند انتخابات ايران را كمارزش نشان دهند.
مقامات و رسانههاي غرب به منظور ايجاد دلسردي در مردم براي جلوگيري از حضور آنها در پاي صندوقهاي رأي در اين دوره از انتخابات، درصدد استفاده جدي از شيوهها و ابزارهاي عمليات رواني برآمدند. در اين ارتباط مقامات و رسانههاي غربي به افكار عمومي القا ميكردند كه: 1- جمهوري اسلامي ايران فاقد مشروعيت مردمي است و اين حكومت اساساً در پي برآوردن اميال و خواستههاي مردم خويش نيست. 2- مسئولان ايراني فاقد مهارت و توانايي كافي براي اداره كشورند، آنان در اداره كشور از روشهايي بهره ميبرند كه فاقد كارايي و اثربخشياند. 3- مسئولان كشوري بيش از آنكه در پي تحقق خواستههاي مردم و گشودن گره از مشكلات مردم باشند، درگير تنش، چالش و كشمكش با يكديگرند. راديو فردا 20 ارديبهشت 1388در اين باره گفت: « هر گروه از مسئولان حكومت اسلامي ميكوشد تا به هر قيمتي خود را در قدرت نگه دارد، به همين خاطر آنان گاهي آنچنان با يكديگر در چالشاند كه مردم را فراموش ميكنند. »
نظريهپردازان اجتماعي و رهبران سياسي و رسانههاي غربي به خوبي بر اين نكته واقفند كه يكي از مؤثرترين راههاي ايجاد شكاف بين مردم و حكومتها، بالابردن سطح انتظارات مردم از حكومت است به حدي كه حكومت نتواند در كوتاهمدت از پس آن برآيد. بالا رفتن انتظارات موجب افزايش نارضايتي سياسي و اجتماعي شده، زمينه را براي بروز جرقه انقلابهاي رنگي فراهم ميآورد. در چارچوب چنين مباني تئوريك، دستگاه تبليغاتي غرب همواره تلاش دارد تا بر شكاف بين انتظارات مردم و توان بالقوه و بالفعل دولت اسلامي در برآوردن آن انتظارات بيفزايد. براي نمونه، روزنامه انگليسي گاردين 9 خرداد 1388در نوشتاري با اشاره به نقش جوانان در انتخابات رياست جمهوري ميگويد: «هيچ كدام از نامزدها نميتوانند به نقش جوانان در اين انتخابات بيتوجه باشند، چرا كه پيروزي در اين انتخابات بدون شك نياز به حمايت اين قشر دارد.»
گاردين همچنين با تنزل دادن خواستههاي جوانان ايراني مدعي شده است كه آنها خواستار فضاي باز اجتماعي و آزادي پوشش و دستيابي آزادانه به محصولاتي مانند فيلم و موزيك هستند.
خبرگزاري فرانسه هم به موضوع حساس زنان در ايران پرداخت و به بزرگنمايي ناديده گرفتن حقوق زنان در ايران پرداخت.
به طور كلي، يكي از اهدافي كه غربيها همواره در قبال انتخابات ايران دنبال كرده و ميكنند، القاي ناسالم بودن انتخابات در ايران است. بنابراين همواره تلاش داشتهاند با اظهار نظرهاي مغرضانه اين موضوع را به حاميان نامزدهاي بازنده القا كنند و آنها را به تقابل با نظام و فرآيند قانوني انتخابات سوق دهند. رسانههاي غربي با اين شبهه افکني که چون وزارت کشور در ايران که از يکسو بخشي از بدنه دولت و از طرف ديگر مسئول برگزاري انتخابات است شايد در انتخابات رياست جمهوري حالت بيطرفانه خود را کنار گذاشته و در آن دخل و تصرف نمايد.
ب) سناريوهايي که بعد از انتخابات به اجرا درآمد
از نخستين سالهاي پيروزي انقلاب اسلامي، تشكيك در انتخابات يكي از حربههاي اصلي در رسانههاي غربي در جهت دلسرد كردن مردم از حضور در انتخابات بود. در انتخابات دوره دهم رياست جمهوري هم اين حربه با شدت بسياري به كار گرفته شد. بهويژه پس از زمينهسازيهاي پيش از انتخابات و القاي تقلب در آن، بستر را براي ايجاد طغيان در ميان طرفداران كانديداي شكست خورده فراهم آوردند. بي. بي. سي روز 30 خرداد با ارجاع به اظهارات برخي شخصيتها و نامزدها و به استناد صحبتهاي برخي شخصيتهاي خارج از كشور عنوان كرد: «به گفته كساني كه در اين انتخابات شركت كردهاند، از نزديك خودشان شاهد تقلب از سوي نمايندگان نامزدها و يا برخي مجريان انتخاباتي بودهاند و اين نتيجه را ميتوان گرفت كه بر خلاف گفته مقامات برگزاركننده انتخابات كه هرگونه تقلب را رد نمودند و اين انتخابات را يكي از سالمترين انتخابات عنوان كردهاند، ما شاهد تخلفاتي بودهايم و بدين ترتيب اين انتخابات نميتواند سالم باشد.»
تاكتيكي كه در اين مرحله از توطئه براندازي به صورت جدي توسط مقامات غربي در برخورد با جمهوري اسلامي به خدمت گرفته شد، سوءاستفاده از فضاي پيشآمده ميان نامزدهاي انتخاباتي و آشوبهاي ايجاد شده، به منظور القا و دامن زدن به وجود تفرقه، دو دستگي و واگرايي در بين مجموعه نيروهاي سياسي درون حاكميت بود. در اين ارتباط، روزنامه واشنگتنپست 3 تير 1388در گزارشي نوشت: «نامزدهاي بازنده در عرصه انتخابات به شدت به اعلام نتايج شكايت دارند و هر يك ديگري را به گونهاي متهم به تقلب مينمايند. اگر اين وضعيت ادامه داشته باشد و با حمايت طرفداران و يا روحانيوني كه به طريقي موضعگيري كردهاند، همراه باشد، نظام جمهوري اسلامي در داخل شاهد دو دستگي خواهد شد».
بر اساس نظريههاي شورشهاي اجتماعي، وقتي بستر نارضايتي و بياعتمادي اجتماعي و سياسي فراهم آمد، نوبتِ زدنِ جرقه آشوب و انقلاب ميرسد. مقامات و رسانههاي غربي اين نظريه شورشهاي اجتماعي را از طريق بسترسازيهاي اوليه و سپس تحريك مردم و طرفداران نامزد شكست خورده به اجرا گذاشتند. براي مثال مقامات كاخ سفيد اعلام كردند: «چگونه خوشحال نباشيم از اينكه موجي تازه در ايران بر پا شده كه مصمم است طومار حكومت اسلامي را در هم بپيچد و حكومتي نظير حكومت ايران در دوران شاه و عربستان سعودي روي كار آورد.» وزير خارجه انگليس نيز به بُعد ديگر موضوع پرداخت و گفت: «دولت ما از نزديك به پيگيري حوادث در ايران ادامه ميدهد. گزارشها درباره مرگ 10 نفر ديگر از تظاهركنندگان به سطح نگرانيها در ميان ايرانيان و سراسر دنيا ميافزايد».
كشورهاي غربيبهويژه امريكا، مدعي وضع قواعدي در جهت رعايت حيثيت انساني و حقوق طبيعي بشريت هستند، در حالي كه در وضع اين قواعد، بدون توجه به ارزشهاي حاكم بر ساير جوامع، تنها ارزشهاي جوامع غربي به عنوان استاندارد قواعد حقوق بشر از سوي آنها مورد توجه قرار گرفته است. با وجود اين، غربيها اصرار دارند كه همه ملل و جوامع قواعد مزبور را بپذيرند و در صورت عدم مطابقت رفتار دولتها بر اساس اين قواعد، از سوي آنها آن كشورها ناقض حقوق بشر تلقي ميشوند (سليمينمين، 1383). براي نمونه، رئيسجمهوري امريكا در 30 خرداد 1388 اعلام كرد:
«دولت ايران بايد بداند كه جهان نظارهگر است. ما بر تك تك افراد بيگناهي كه جان خود را از دست دادهاند، ميگرييم. حقوق جهاني براي تجمع و آزادي بيان بايد مورد احترام قرار گيرد و امريكا در كنار تمامي كساني كه در پي استفاده از اين حقوق هستند، ميايستد. »
ريشه اين اختلافِ برداشت و طرز تلقي مختلف، در اين نكتة ظريف نهفته است كه مباني فلسفي و عقيدتي بسياري از اصولي كه از سوي امريكا و كشورهاي غربي به نام حقوق بشر مطرح ميشود، با برخي از اصول حقوق بشر از ديدگاه جمهوري اسلامي ايران و ساير کشورهاي اسلاميكه برگرفته از فرهنگ و معارف اسلامي است متفاوت است.
نظام اسلامي و مديريت سناريوي فتنه غرب
در سطور فوق به برخي از سناريوهاي دشمن براي بستر سازي فتنه 88 اشاره شد اما اينجا جا دارد تا نوع راهبردي که ايران اسلاميدر قبال اين سناريو اتخاذ کرد و منجر به خنثي شدن همه آن سناريوها شد را با هم مرور کنيم:
با وجود تبليغات منفي رسانههاي غربي عليه مسئولان امنيتي ايران در انظار افكار عمومي، دستگاه قضايي كشور با درايت سعي در حفظ آرامش و برقراري امنيت ميان مردم و در حين حال برخورد با اراذل و اوباش را در دستور كار خود قرار داد. از سوي ديگر، پس از آنکه مسئولان امنيتي و سياسي کشورمان، اسناد و تصاوير جديد مربوط به پشت صحنة آشوبهاي اخير را منتشر کردند نهادها و شخصيتهاي مختلف ضمن دعوت مردم به هوشياري در برابر توطئه معاندان نظام اسلاميخواستار برخورد جدي با مجريان و آمران اين آشوبها شدند. در اين باره حجتالاسلام ابراهيم رئيسي معاون اول قوه قضائيه با بيان اينکه يک دادگاه ويژه در حال رسيدگي به پرونده اغتشاشگران خياباني است، تأکيد کرد: با
دستگيرشدگان حوادث اخير برخورد عبرتآموزي خواهد شد. رئيسي افزود: اين اغتشاشات حتماً بايد مورد پيگيري دقيق قرار گيرد و با عوامل اغتشاشگر بايد به صورت عبرتآموزي برخورد شود و دستگاه قضايي هم اين کار را انجام خواهد داد. سردار احمدي مقدم فرمانده ناجا هم با اشاره به عملکرد هوشمندانه نيروي انتظامي در انتخابات رياست جمهوري دهم افزود: «عدهاي تلاش کردند با لشکرکشيهاي خياباني نقش قرباني و مظلوم را بازي و احساسات مردم را تحريک کنند اما نيروي انتظاميبا چنين موضوعاتي هوشمندانه برخورد کرد.»
نظرات شما عزیزان: